فهرست مطالب

تاریخ - پیاپی 6 (پاییز 1386)

فصلنامه تاریخ
پیاپی 6 (پاییز 1386)

  • تاریخ انتشار: 1386/09/20
  • تعداد عناوین: 8
|
  • علاءالدین آذری صفحه 9
    وقتی کودک دبستانی بودم، در کتب فارسی یا تاریخ نیم قرن پیش، در باب عملکرد مغولان، این سخن پرمغز و موجز جهانگشای جوینی نقل شده بود که مغولان در بخارا چه کرده اند؟، آن شخصی که سالم از آن قتلگاه جان به سلامت بدر برده بود، پاسخ داده بود: «آمدند و کندند و سوختند و کشتند و بردند و رفتند...»مغولان هشت قرن پیش به بهانه های واهی راهی بلاد آباد و پرجمعیت و متمدن اسلامی گشتند و به جنایاتی دست یازیدند که در همه تاریخ بشریت نظیر و مانند نداشته است. آنها روی آشوریان را که در سفاکی و ددمنشی در جهان باستان شهره آفاق بودند، سفید کردند. یادآوری آن همه جنایت و تبهکاری برای وجدان های بیدار واقعا دردناک و غیرقابل تصور است.
    عجیب است که در روزگار ما و در آغاز قرن بیست و یکم هم وغم دولت جمهوری مغولستان یافتن مقبره عامل این همه جنایات شگرف است، آنها گروهی فرصت طلب بیگانه را اجیر کرده اند که با هواپیما و هلیکوپتر در پهن دشت مغولستان و تپه و ماهورهای آن به جستجو و کند و کاو بپردازند تا شاید بتوانند گور آن سپیدموی گربه چشم (چنگیزخان) را بیابند و هدایای گرانبهایی دریافت دارند، شاید هم حق با آن دولت باشد، خدا می داند... ما نمی خواهیم همه صفحات تاریخ پرماجرای مغولان را در اینجا بگشاییم و از معایب و محسنات آنان سخن بگوییم، تنها به برخی از نکات مهم تاریخ آنها من جمله جنایات هولناکی که به دست چنگیز و فرزندان و کسان وی انجام شده اشارات مختصری می نمائیم.
    کلیدواژگان: مغول ها، چنگیزخان، خوارزمشاهی، ایران
  • صادق آیینه وند، مجتبی گراوند صفحه 23
    کوفه از جمله شهرهایی است، که در تحولات سیاسی و اجتماعی دوره خلفای راشدین و امویان تاثیرات آشکاری داشته است. تاثیر ترکیب طبقاتی - جمعیتی در این شهر و بافت سیاسی - اجتماعی آن، در قیام های متعدد وگوناگون شایسته بررسی وتحقیق است. نگارنده گان در این تحقیق برآن بوده اند تا بافت سیاسی و اجتماعی شهر کوفه را مورد بررسی قرار دهند.
    کلیدواژگان: کوفه، قبایل، جمعیت، طبقات
  • غفار پوربختیار صفحه 35
    یکی از مهم ترین ارگان ها و عناصری که در طول تاریخ در ساخت قدرت نظام خان سالاری جامعه بختیاری نقش بسیاری ایفاء نمود، نهاد بستگان یا خویشاوندان بود. خوانین بختیاری برای تداوم و توسعه قدرت خود در جامعه بختیاری نیازمند حامیان و طرفدارانی بودند که در قالب بستگان یا خویشاوندان تبلور می یافتند. در جامعه بختیاری هر خانی وابستگان مخصوص به خود را داشت و از طریق پیوندهای نسبی و سببی چون خون و ازدواج از نیرو و استعداد آنها در زمان جنگ و صلح بهره می برد. این بستگان نیروی رزمی هر خان بختیاری را تشکیل می دادند و وفاداری خود به او را حتی در سخت ترین شرایط حفظ می کردند. بستگان نیز در عوض از حمایت های مادی و معنوی خوانین برخوردار می شدند و از پاداش و هدایای آنها بهره مند می گردیدند. این بستگان یا خویشاوندان چنان برای خوانین دارای ارزش، اهمیت و فایده بودند که در موارد متعددی خوانین بر سر بدست آوردن و یا حفظ آنها، به رقابت و گاهی جنگ با یکدیگر کشانده می شدند. اما سرانجام در اواخر دوره قاجار و آغاز قدرت رضاشاه خوانین از حمایت بستگان خود سرباز زدند و حتی در جریان خلع سلاح عشایر بختیاری که دستور آن از سوی دولت صادر شده بود، خود به خلع سلاح بستگانشان پرداختند زیرا که دیگر بستگان سود چندانی برای خوانین نداشتند و بستگان نیز در عوض وفاداری خود نسبت به خوانین را از دست دادند.
    کلیدواژگان: بستگان، ازدواج، جامعه بختیاری، خوانین، روابط متقابل
  • روزبه دهگان صفحه 51
    بررسی و نقد مطالب ایران شناختیک در کتب مرجع سایر کشورها به زبان هایی به جز فارسی امری است بسیار ضروری، که تا کنون در میهن ما به آن بسیار کم پرداخته شده است. مقاله رودر رو نشان می دهد که چگونه کتب مرجعی مانند دایره المعارف جدید کوچک بریتانیکا، با بیش از دو قرن سابقه انتشار، و فرهنگ کوچک مصور لاروس، با بیش از یک قرن سابقه انتشار، هر یک با توجه به حجمش، در مدخل خود در مورد محمد مصدق، مرتکب اشتباهات متعدد شده است. اکثریت قریب به اتفاق مراجعه کنندگان به این دو مرجع، در کشورهای مختلف دنیا، در گذشته و حال، در مورد صحت مطالبشان تردید به خود راه نمی دادند و هنوز راه نمی دهند، و هر دو مرجع در محافل علمی دنیا بسیار شناخته شده هستند و بسیار مورد تحسین واقع شده و می شوند. موضوعی که پوشیده است این است که چه معیارهایی برای گزینش نویسندگان مداخل این دو مرجع جهانی لحاظ گردیده و می گردد.
    کلیدواژگان: محمد مصدق، دایره المعارف بریتانیکا، فرهنگ لاروس، شاه، محمدرضا پهلوی، قانون اساسی مشروطه، کودتا، مدخل، مقاله، اشتباه
  • امیرتیمور رفیعی صفحه 61
    امیرتیمور گورکانی موفق شد از سال 771 تا 807 ق یک امپراتوری قدرتمندی بنا کند که مرکز آن سمرقند بود. وی موفق شد طی 36 سال به جنگ های اشرافیت زمین دار نظامی غارتگر و استثمارگر در ایران خاتمه دهد. امپراتوری تیمور از هندوستان تا دریای مدیترانه و از مسکو و اردوی زرین تا خلیج فارس را در برمی گرفت. هرچند این امپراتوری بیش از 36 سال دوام نیاورد و تنها قائم به شخص تیمور بود، اما شاهرخ تنها جانشین شایسته وی توانست بخش اعظم این امپراتوری را به مدت 43 سال حفظ و حراست کند. تراکم ثروتی که تیمور در سمرقند فراهم ساخت، فروکش کردن جنگ های خانگی در ایران، برقراری امنیت در سراسر ایران در دوران تیمور و شاهرخ موجب شد تا راه های تجاری امن و آسوده گردد. اعطای زمین های بزرگ به شاهزادگان و امرای تابع و دست نشانده موجب شد تا اراضی زراعی و روستاها یک بار دیگر تحت نظارت مالکان به تولید محصولات زراعی مبادرت کنند، شهرها خصوصا در خراسان بزرگ مجددا عمارت و آباد شدند و کارهای بزرگی در زمینه آبیاری صورت پذیرفت. تیموریان توانستند بعد از فاجعه یورش مغولان به خراسان دورانی از ثبات اقتصادی، رونق و رفاه و پیشرفت اقتصادی را برای این ایالت پهناور و زرخیز ایران فراهم سازند.
    کلیدواژگان: امیرتیمور، شاهرخ، خراسان، ماوراءالنهر، سمرقند، نیشابور، هرات، بلخ، آبیاری
  • محمدنبی سلیم صفحه 85
    یکی از دستاوردهای مدرنیته پس از نهضت مشروطه، ساختاری شدن تدریجی عرفی گرائی و موضع گیری ضد دینی و سنتی دولت پهلوی بود؛ حرکتی با هدف تضعیف ارزش های دینی و اخلاقی یا اسلام زدائی در شرق. در ادامه نهضت های سلفی و وهابی و با پیدائی بحران هویتی ایران معاصر، آرای غرب و اهداف سلطه گران اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، روشنفکران عرب و ترک و ایرانی را به تامل واداشت. در این فضا که با آثار برخی روشنفکران آغاز و در دوره رضاشاه به اوج خود رسید، طیفی برآمدند که افکار و آرمان هایشان رنگی از انسان گرائی و اندیشه غیردینی داشت. در پرتوی تساهل دولت و همسوئی روشنفکران نوگرا، کسانی نظیر: کسروی، شریعت سنگلجی، حکمی زاده و... با سخنرانی ها و نوشته هائی انتقادی و بدیع، اسلام و مظاهر سنتی آن را نشانه گرفتند؛ زیرا می پنداشتند قادرند با نقد سطحی و تند از چهارچوبه های شریعت، اصول سیانتیسم (علم زدگی) و عقل گرائی اروپائی را در جامعه سنت گرای شرقی پیاده نمایند.
    بویژه در شرائطی که دولت رضاشاه با هدف حاکمیت الگوهای جامعه مدرن غرب بر شئون اجتماعی ایران یک رشته دگرگونی ها را صورت داد؛ مانند: شکل گیری بوروکراسی(دیوانسالاری جدید)، ایجاد مدارس نوین، تاسیس دادگستری و برچیدن محاکم شرع و... و در نهایت باورداشت های غرب گرایانه در قالب جهان بینی شاهنشاهی یک به یک به مورد اجرا گذارده شد. بررسی کوشش تنی چند از تجددگرایان دین ستیز یا نواندیشان دین خواه برای جایگزین کردن خردگرائی غربی بجای تعبد دینی و یا تاویل مدرن و روزآمد از دین، موضوع اصلی این مقاله است که همراه با ارائه کارنامه سیاست مذهبی رضاشاه، مشکل اصلی بخشی از جریان روشن فکری معاصر را به بحث کشانده است.
    کلیدواژگان: دگراندیشی، دیانت، رضاشاه، کسروی، شریعت سنگلجی، حکمی زاده، تجددخواهی دینی و
  • حجت فلاح توتکار صفحه 119
    نوشتار حاضر به دیدگاه های سیدجمال الدین اسدآبادی در باب چگونگی تغییر در ساخت قدرت قاجاری می پردازد. سید جمال چون دیگر روشنفکران ایرانی در آغاز به دنبال اندیشه اصلاح از بالا بود. اما از طریق ارتباط نزدیک بادربار ناصرالدین شاه به تدریج به این باور رسید که اندیشه اصلاح از بالا نتیجه بخش نیست. تجربه او در کشورهای اسلامی نیز این باور جدید او را تایید می کرد.تبعید سیدجمال از ایران در 1308ه‍.ق زمینه ای بوجود آورد تا او اندیشه تغییر ساخت قدرت قاجاری را بر بنیاد جنبش توده ای طرح و پیگیری کند. مکتوب او به میرزای شیرازی و علمای ایران، نمودار چنین باوری است. سیدجمال بر این باور بود که برای تحقق تغییر ساخت قدرت مطلقه بر بنیاد جنبش توده ای، باید از نفوذ علما و قدرت تاثیرگذار کلام آنها استفاده کرد.او نه تنها در خیزش تنباکو به عنوان نخستین نمود جنبش توده ای ایرانی نقش داشت بلکه از آن جنبش به عنوان تجربه ای موفق در تایید دیدگاه های خود می نگریست، از این رو از علما می خواست مبارزه را تا نهایت خود که عزل شاه و تغییر در ساخت خودکامه است، ادامه دهند. او باوری به مشی ترور فردی نداشت، بلکه معتقد بود که نخبگان ایرانی به جای «قلع و قمع اشخاص» باید اهتمام خود را در بیداری توده ای بگذارند و بر بنیادجنبش توده ای به سرنگونی حکومت های مستبده بکوشند.
    کلیدواژگان: سیدجمال، جنبش توده ای، اندیشه تغییر، ساخت قدرت قاجاری، علما
  • شیدا منشئی صفحه 137
    شاهزاده نصرت الدوله فیروز از تاثیرگذارترین شخصیت های سیاسی ایران در اواخر قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم میلادی است. تقدیر روزگار این بود که او چونان بسیاری دیگر از سیاست ورزان دوره قاجار، هم به سلطنت قاجار خدمت نماید و هم ایام رضاخان و رضاشاه بعدی را نظاره گر باشد. او تحصیل کرده فرانسه و سیاست ورزی را نزد پدرش عبدالحسین خان فرمانفرما آموخته بود. نام او ابتدا با قرارداد 1919م بر زبان ها افتاد چرا که یکی از امضاءکنندگان قرارداد به شمار می رفت. این قرارداد آبروی سیاسی شاهزاده را به شدت به خطر انداخت و شاهزاده اندیشید که با شرکت در انتخابات مجلس چهارم آبروی رفته را بازیابد.از آنجا که تحصیل کرده حقوق بود و سخنوری قابل، توانست از پس همه مشکلات در مجلس چهارم برآید و البته حمایت آیت الله مدرس نیز بی دریغ بود. عمر مجلس چهارم بسیار کوتاه بود و نصرت الدوله زین پس نیز ایفاگر نقش هایی بس کلیدی در دوره دوساله قاجار و سپس رضاشاه شد. مجلس چهارم آغاز حیات سیاسی دوباره نصرت الدوله به شمار می رود و از این نقطه نظر اهمیت بسیاری دارد.
    کلیدواژگان: نصرت الدوله فیروز، مجلس چهارم، آیت الله مدرس، انگلستان
|
  • Dr. Ala-E-Din Azari Page 9
    The Mongolians attacked civilized and populated Islamic countries in the eighth century and committed crimes so rare in the history of mankind. They exceeded Assyrians who were notoriously known for their ruthlessness. Remembering such ruthless crimes is heartrending and unimaginable for every conscientious soul. It seems so strange that the Mongolian government is attempting to find the grave of the man who caused such immense crimes. They have employed some foreign opportunists to search mountains and fields in Mongolia by airplanes and helicopters to fined this grave of Ganges Khan. I am not attempting to search Mongolian adventures in detail and talk of the advantages and disadvantages of what they had done. But I try to explain some of the crimes committed by Ganges Khan and his children and rulers.
  • Dr. Sadegh Ayeneh Vand, Mujtaba Gravand Page 23
    Kufe is one of the cities that had inserted an immense influence on the socio-political reforms I the reigns of the four ideal caliphs and Umayyad dynasty. It is worth to study the influence of the class structure of the population of this city and its socio-political structure on various riots happening there. The writers of this essay have attempted to study the socio-political structure of this city.
  • Dr. Ghafar Pour Bakhtiar Page 35
    One of the most important institutions and elements that have played a crucial role in headsman ship power structure of Bakhtiari society in the institution of the kinsmen and relatives. Bakhtiari headmen needed a lot of support on the part on the relatives for the continuation and expansion of its rule. Every headman in Bakhtiari society had his own dependants and used the forces of these blood relatives and other kinsmen, who became relatives through marriage, in peace and war time. The relatives provided the headman with soldiers and proved their faithfulness to him in hard times. The relatives, then, were granted financial and spiritual support in return and received gifts and rewards. These relatives were so important and beneficial for the headman that they sometimes rose wars against each other to gain and preserve the support of these relatives. However, the headman gave up his support for these relatives due to the disarmament policies of the central government at the end of Qajarid dynasty and the beginning of Pahlavi Era. The headmen managed to disarm their relatives and as a consequence the relatives lost their faith in the headmen.
  • Dr. Roozbeh Dehgan Page 51
    Analysis and criticism of the subjects on Iran in reference books of other countries in languages apart from Farsi is a crucial subject which has not been dealt with in our country. The very article shows how reference books such as Britannica’s New Concise Encyclopedia, with over two centuries of publication, and Larose, with over a century of publication, each concerning its volume has made numerous mistakes in their entries. Most of the readers of these two reference books in different countries have never doubted their authenticity. These two reference books are well-known and admired worldwide; what is unknown is their criterion to choose the writers of the entries for these two reference books.
  • Dr. Amir Teymour Rafiei Page 61
    Amir Timur Gourkani managed to found a mighty empire with Samarqand as its capital from 771 to 807 A.H. he managed to put an end to the 36-year rows between the feudal aristocrats and the looting and exploitative militaries in Iran. His empire extended from India to the Mediterranean Sea and from Moscow to the Persian Golf. Though his empire did not last more than 36 years and depended on Timur himself, Shahroukh his only heir could maintain and protect most parts of this empire for 43 years. Due to the wealth gathered in Samarqand, decline of domestic wars in Iran and establishing security all around Iran in Timur and Shahroukh’s era, it made the trade routs secure. Granting farming lands to princes and depending governors put these lands under the supervision of the owners in order to produce farming produce. Cities, especially those in Khorasan, blossomed and made improvements in irrigation. Timurid after Mongolian raid managed to create a stable economy and economic progress for the large and resourceful country of Iran
  • Dr. Mohammad Nabi Salim Page 85
    One of the modern achievements after the constitutional movement was Pahlavi’s gradual institutionalization of traditionalism and its anti-religious and traditional standing which aimed at weakening of moral religious values or deislamization in the East following Salfi Vahabi movements and the advent of contemporary Iranian identity crisis and western thought and their economic, political and cultural colonization made Arab, Turkish and Iranian intellectual reflect on these issues. This atmosphere which started with the works of some of the intellectuals and reach its peak during Reza Sha’s period, there came into being some whose those and ideas inclined towards humanism and secularism. In the light of government’s moderation and panmodernist intellectuals such as Kasravi, Shariat Sangalaji, Hokmizadeh and etc attacked Islam and traditional representations through their speeches and their innovative and critical writings. Because they thought that they would be able to apply scientism principles and European rationalism to the eastern traditional society through their superficial and sever criticism of legal (Shariat) frameworks. In such a situation Reza Shah’s government made some changes in Iranian society based on his patterns from western modern society such as the establishment of bureaucracy, the establishment of modern schools, the establishment of the house of justice and the abolition of religious legal courts and etc. finally modern western beliefs were executed through king’s worldview. The main issue of this article is to analyze the attempts of some of anti-religious modernists or modern religions thinkers to replace western rationalism with religious faith or new and up to date interpretation of religion and also it offers Reza Shah’s religious policy results and the main problem with contemporary intellectual movement.
  • Hojjat Fallah Toutkar Page 119
    This article concerns Seyed Jamal-al-Din Asad Abadi’s views on the changes of power structures in the Qajarids. Seyed Jamal, like other intellectuals, pursued reformations that could occur from top to bottom. But, though his close contact with Naser-Al- Din Shah’s court, he came to this conclusion that top to bottom reformations would not come about. His experiences of various Islamic countries confirmed this thought. His exile in 1308 AH paved the way to establish and plan the notion of changes in Qajarid power structures depending on mass movements. His letters to Mirzaye Shirazi and other clerics manifest such reflections. He supposed that if he wished for the abolition of the absolute power structure by mass movements, he would use the eloquence and influence of the clerics. He not only played a great role in Tobacco Movement, but also he regarded this movement as a verification of his vision. Subsequently, he urged the clerics to prolong their struggle till the absolute renunciation of the king and the amendments in the structure of his autocratic regime. He did not deem the assassination of individuals. Rather, he believed that Iranian intellectuals should put their attempt in mass awakening to topple down totalitarian regimes and not individual elimination.
  • Sheida Manshaei Page 137
    Prince Nosrat Al-Dollah Firouz was one of the most influential political figures in late 19th and early 20th century in Iran. Like other politicians he served Qajarids and witnessed the reign of Reza Khan and his son. He got educated in France and learned politics from his father, Abol Hussein khan Farmanfarma. He became famous for the 1919 treaty as a signer of that treaty. This endangered his fame and he ventured to regain his lost face by attending the Fourth Parliament election. He overcame most of his problems at the parliament due to his education in law and his eloquence. Ayattollah Modares supported him greatly. The fourth parliament had a short life and he played crucial roles in the two year time of the Qajarids and Reza Shah afterwards. The Fourth parliament is the beginning of Nosrat Al-Dollah Firouz’s political life and possesses a great importance.